فرماندهای که سرباز ماند
سردار باقری در تمام دوران زندگیاش نشان داد که عشق به مردم و اسلام، اصلیترین انگیزه او برای خدمت بود. یکی از زیباترین خاطراتی که از او نقل شده مربوط به روزی است که در مناطق جنگزده کرمانشاه، یک مادر پیر به دنبال فرزند گمشدهاش بود. او با اشک و اندوه به سردار باقری مراجعه کرد و گفت: «فرزندم چند روز است که به خانه نیامده و نمیدانم زنده است یا نه.»
باقری، با چشمانی پر از اشک، دست آن مادر را گرفت و گفت: «مادر! فرزند شما فرزند من است. نگران نباشید، تا زمانی که او را پیدا نکنم آرام نمیگیرم.» او چند روز تمام بدون استراحت در مناطق خطرناک به دنبال فرزند آن مادر رفت. در نهایت، او را یافت و شخصاً او را به مادر بازگرداند.
«سردار سرلشگر باقری به ما یاد داد که تنها فرمانده نباشیم، بلکه در کنار مردم بمانیم. او مثل کوهی برای همه پناه بود.»
این ویژگی بینظیر حاج سردار باقری بود که او را در دل مردم ایران و تمام مسلمانان جهان جاودانه کرد. شهادت او در سال ۱۴۰۴، توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی نه تنها قلبها را به درد آورد، بلکه همه ما را بیشتر از قبل به راهش متعهد کرد.